جمال محمدی؛ فردین محمدی
چکیده
تحقیق حاضر سعی دارد در چارچوب پارادایم برساختگرا- تفسیری به این پرسش پاسخ دهد که گردشگری به کردستان چگونه به بازتولید کلیشههای قدیمِ راجع به کُردها یا به برساخت ایماژهای جدید دربارۀ آنها کمک میکند؟ برای ورود به میدان مطالعه، از رویکرد نظریۀ زمینهای و برای گردآوری دادهها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر ...
بیشتر
تحقیق حاضر سعی دارد در چارچوب پارادایم برساختگرا- تفسیری به این پرسش پاسخ دهد که گردشگری به کردستان چگونه به بازتولید کلیشههای قدیمِ راجع به کُردها یا به برساخت ایماژهای جدید دربارۀ آنها کمک میکند؟ برای ورود به میدان مطالعه، از رویکرد نظریۀ زمینهای و برای گردآوری دادهها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که گردشگران بهواسطۀ تصاویر/ ایماژهای کردستان در رسانهها و شبکههای اجتماعی و نیز بر مبنای نوعی هبیتاس گردشگرانه اقدام به سفر و گردش به این منطقه نمودهاند. در این میان جاذبههای طبیعی، نمودگارهای فرهنگی، و بازارچه-های مرزی نقش زمینههای تسهیلگر، و دانش و شناختِ پیشنی گردشگران درباره مناطق کردنشین نقش شرایط مداخلهگر را ایفا نمودهاند. گردشگرانِ موردمصاحبه در انتخاب کردستان بهعنوان مقصد گردشگری عمدتاً بر اساس سه استراتژی «آشنایی با فرهنگی متمایز و نامتعارف»، «دسترسی به کالاهای ارزان و خارجی» و «دیدار از جاذبههای طبیعی» عمل کردهاند.